ایران به عنوان کشوری فاقد فناوری هستهای، پروتکل معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را در اوایل دهه50 شمسی امضاء کرد و برنامه صلحآمیز هستهای خود را پس از مدتی آغاز کرد. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،ایران به منظور گسترش این برنامه قراردادهای متعددی را با کشورهای آمریکا، آلمان، فرانسه و برخی دیگر ازکشورهای اروپایی امضاء کرد. ساخت نیروگاه اتمی بوشهر در راستای همین قراردادها آغاز گردید، لکن با پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال جنگ 8 ساله، کلیه این قراردادها به حال تعلیق درآمد.
ایران به عنوان کشوری فاقد فناوری هستهای، پروتکل معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را در اوایل دهه50 شمسی امضاء کرد و برنامه صلحآمیز هستهای خود را پس از مدتی آغاز کرد. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،ایران به منظور گسترش این برنامه قراردادهای متعددی را با کشورهای آمریکا، آلمان، فرانسه و برخی دیگر ازکشورهای اروپایی امضاء کرد. ساخت نیروگاه اتمی بوشهر در راستای همین قراردادها آغاز گردید، لکن با پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال جنگ 8 ساله، کلیه این قراردادها به حال تعلیق درآمد.
پس از جنگ ایران خواستار ادامه کار از سوی آلمانیها در نیروگاه بوشهر شد که اروپاییها تحت فشار آمریکا از ادامه همکاری هستهای با ایران اعلام انصراف کردند. ایران با عقد قرارداد با روسیه وارد مرحله جدیدی شد. روسها طی سالهای اخیر بسیارتحت فشار بودهاند، ولی همچنان اعلام پایبندی نسبت به تکمیل و راهاندازی نیروگاه بوشهر را دارند.
جمهوری اسلامی از سال 4 ـ 1363 به طور جدی عزم خود را برای دستیابی به فناوری هستهأی جزم کرد و با کشورهای مختلف برای رسیدن به این هدف ارتباط برقرار کرد. برخی از این کشورها از جمله آرژانتین همکاریهای خود را با ایران تحت فشار آمریکا قطع کردند و برخی به همکاری خود ادامه دادند.
تلاش ایران از سال 1364 تا حدود 1376 موجب گردید، بتواند از طریق دلالان خارجی به نقشههایی که در ساخت دستگاههای سانتریفوژ کاربرد دارند، دسترسی پیدا کند. در این دوره ایران توانست نقشههای مربوط بهراکتور آب سنگین را هم به دست آورد. دستگاههای سانتریفوژ نقش اصلی را در غنیسازی اورانیوم دارد و راکتور آب سنگین تولیدکننده پلوتونیوم میباشد.
از سال 1376 تا حدود سال 1380 با ساخت وسایل مورد نیاز در داخل و واردکردن برخی از قطعات از خارج ایران موفق به انجام آزمایشهای مربوطه در محیط آزمایشگاهی شد. پس از موفقیت آزمایشها در مقیاس آزمایشگاه از سال 80 به بعد این دانش به سایتهای هستهای از جمله سایت نطنز که از چندین سال قبل احداثآن شروع شده بود، منتقل گردید.
در همین دوران ایران به دانش غنیسازی اورانیوم ازطریق لیزر نیز دست یافت و در منطقه رامنده و لشکرآباد نزدیک هشتگرد تهران در محیط آزمایشگاهی فعالیتهایی را انجام داد. کار احداث راکتور آب سنگین از مرحله طراحی در اراک آغاز گردید.
دسترسی به چنین توانمندی، یعنی دستیابی به فناوری هستهای که الحمدا... حاصل شده است. این دانش عملیاتی نیز گردید و ایران توانست فرآیند غنیسازی و چرخه سوخت اتمی را اجرایی کند. در چندین نقطه این کار دنبال شد از جمله:
1ـ استخراج اورانیوم از معادن در ساغند یزد در اعماق 200 تا 300 متر.
2ـ تبدیل سنگ اورانیوم به کیک زرد یا کنسانتره اورانیوم در اردکان یزد.
3ـ تبدیل کیک زرد از طریق فرآوری اورانیوم به سه گاز در اصفهان.
الف) گاز هگزا فلوراید اورانیوم معروف به UF6.
ب) گاز تترا فلوراید اورانیوم معروف به UF 4.
ج) اکسید اورانیوم معروف به UO2.
با استفاده از این سه نوع گاز در دستگاههای سانتریفوژ در سایت نطنز که آخرین مرحله چرخه سوخت است طی فرآیندی با جداسازی اتمهای سنگین، غنیسازی صورت میگیرد.
درصد غنیسازی متناسب با نوع نیاز و مصرف و کاربرد انجام میگیرد. غنیسازی 4 ـ 3 درصد برای سوخت نیروگاههای اتمی و برای بمب اتم غنیسازی بالای 90 درصد باید انجام گیرد.
فضای رسانهای غرب در مورد فعالیتهای هستهای ایران
در دو دهه اخیر رسانههای غرب به شکل عام و رسانههای آمریکا و رژیم صهیونیستی به شکل خاص با تلاشگسترده اقدام به انتشار اخبار، گزارش و تحلیلهایی کردهاند تا افکار عمومی مردم جهان و دولتها را نسبت به فعالیتهای هستهای ایران بدبین نمایند.
در برخی از مقاطع حجم این تبلیغات به گونهای گسترده بوده که مسائل هستهای ایران در صدر اخبار وگزارشات این رسانهها قرار گرفته است. نکته قابل توجه اینکه در هر مقطعی به دلایل سیاسی رسانههای غربی تبلیغات سنگینی علیه جمهوی اسلامی ایران داشتهاند و با استناد به برخی از اخبار و گزارشها، پیشبینی کردهاند ایران ظرف 2 الی 5 سال یا 10 سال آینده به سلاح هستهای دسترسی پیدا میکند. به عنوان مثال اکثر رسانههای غربی در سال 1373 اعلام کردند ایران ظرف 2 تا 10 سال دیگر توان ساخت بمب اتم را خواهد داشت.
در مباحث تفسیری رسانههای غربی، کارشناسان عمدتاً این ادعا را دارند که ایران هم به لحاظ دلایل و انگیزههای عام سیاسی و هم به منظور مقابله با تهدیدهای مشخص، در پی دستیابی به جنگافزار اتمی است. مفسرین غربی دلایل زیر را توجیه کننده فعالیت هستهای نظامی ایران برمیشمارند:
1ـ دولت اسلامی ایران خود را یک قدرت معترض و مخالف نظام موجود و ظالمانه بینالمللی میداند و خود را قیم همه مسلمانان و مردم تحت ستم جهان میپندارد.
2ـ ایران در خلال جنگ خود را تنها دید و مورد تحریم تسلیحاتی قرار گرفت ولی عراق متجاوز از سوی قدرتها و مجامع جهانی محکوم نشد و حتی با حمایت آنان از سلاح شیمیایی استفاده کرد و شهرهای ایران را مورد تهاجم قرار داد. بنابراین ایران همواره نسبت به امنیت خود احساس خطر میکند.
3ـ اقدامات آمریکا از قبیل عملیات توفان صحرا و طرح مبارزه با تروریسم، جمهوری اسلامی ایران را نگرانکرده است.
4ـ ایران خواهان ایفای نقش مؤثر در نظام بینالمللی است و نظام تک قطبی آمریکا را قبول ندارد و خواهان برهم خوردن آن میباشد.
5ـ با فروپاشی بلوک شرق و برهم خوردن نظام دوقطبی، محیط راهبردی ایران تغییر کرده و قدرت مانور ایرانبین دو ابرقدرت از بین رفته و سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، مشکلات امنیتی ایران را افزایش داده است.
6ـ بازبودن دست اسرائیل برای دستیابی روزافزون به سلاحهای مدرن و کشتارجمعی و بهرهمندی این کشور از زرادخانه هستهای، تهدیدی علیه تهران است و ایران باید این تهدید را خنثی نماید.
برخی از کارشناسان مؤسسات پژوهشی غرب، موقعیت ایران در مقطع کنونی را همانند موقعیت چین در دهه1960 میدانند و معتقدند بین دو کشور موارد شباهت بسیاری وجود دارد و همانگونه که چین در نهایت با وجود همه مخالفتهای بینالمللی به سلاح هستهای دست یافت، ایران هم با تکیه بر الگوی چینی در حال طی کردن مسیر دستیابی به جنگافزارهای هستهای است. برخی از موارد تشابه از نظر تحلیلگران غربی بین ایران و چین دهه1960 عبارت است از:
الف ـ هر دو یک انقلاب را پشت سر گذاشته و درگیر بحرانهای منطقهای و بینالمللی شدهاند.
ب ـ هر دو از فرهنگ و تمدن کهن و شگفتآور و گذشتهای درخشان برخوردار هستند.
ج ـ هر دو کشور بدون اینکه مستعمره شوند، مورد استعمار و استثمار قدرتهای جهانی قرار گرفته و اکنون درمقابل زور و تحکم قصد ایستادگی دارند.
د ـ هر دو کشور نسبت به ملل تحت ستم احساس مسئولیت میکنند.
ه' ـ هر دو کشور نیروهای نظامی ـ انقلابی خود را (ارتش آزادیبخش مردمی چین ـ سپاه و بسیج ایران)
علاوه بر جبهه نظامی، در دو جبهه سیاسی و اقتصادی به کار گرفته و در راستای خط مشی خود اکتفایی، براصل فنآوری ساخت اقلام خاص نظامی که اکنون وارد میکنند، تأکید دارند.
نمونههایی از پیامهای رسانههای خارجی پیرامون فعالیتهای هستهای ایران
رادیو رژیم صهیونیستی: حکومت اسلامی که توافق منع توزیع تسلیحات هستهای را امضاء کرده، فعلادر ظاهر مقررات این توافق را رعایت میکند، اما سران تهران با اتخاذ تصمیم استراتژیک در رسیدن به سلاح هستهای قاطع هستند.
رادیو رژیم صهیونیستی: ژنرال جیمز کلیپر (یک ژنرال آمریکایی) گفت: تلاشهای حکومت اسلامی برای دستیابی به سلاحهای هستهای موجب نگرانی آمریکا میباشد. تردیدی نیست که حکومت اسلامی ایران طرح گستردهای برای به دست آوردن سلاح اتمی تهیه کرده و آن را به مرحله اجرا گذارده است.
روزنامه اسپانیایی ا.ب.ث: ایران از طریق یک شبکه پیچیده بینالمللی قطعات و مواد مورد نیاز برای تکنولوژی هستهای خریداری میکند.
روزنامه دی پرسه « روزنامه اتریشی»: روسیه در ساخت بمب اتم به ایران کمک میکند. این روزنامه به نقل از یکی از مشاورین سابق یلتسین اعلام کرد که تنها دلیل ساخت و تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر برای ایران که ازنظر معادن و مواد اولیه بسیار غنی است، دستیابی به بمب اتم میباشد.
روزنامه تایمز چاپ لندن: توافق روسیه با ایران مبنی بر تولید راکتورهای اتمی، ایران را به دستیابی بهسلاح هستهای نزدیکتر میکند.
خبرگزاری فرانسه: « اوت لیبرمان» رهبر حزب مخالف لیکود اسرائیل گفت، هیچ توجیهی در مورد قصد ایران برای برخورداری از یک نیروگاه هستهای جز تولید سلاحهای اتمی وجود ندارد و تهران خواستار تولید بمب بنیادگرایی است.
افشاء اطلاعات هستهای ایران
پس از سالها تبلیغات رسانههای غربی علیه فعالیتهای هستهای ایران و گمانهزنیهای بدون مستند آنان، در نهایت درسال 1381 آمریکاییها به اسناد و مدارکی دست یافتند که گویای فعالیتهای ایران برای دسترسی به چرخه سوخت بود.
عوامل زیر باعث افشاء اطلاعات هستهای ایران میباشد.
1ـ تصاویر ماهوارهای که آمریکاییها از سایتهای هستهای ایران گرفته بودند.
2ـ اطلاعاتی که منافقین با جاسوسی جمعآوری و به آمریکاییها داده بودند.
3ـ اطلاعاتی که بعضی از کشورهای طرف ایران در اختیار غربیها، آژانس و به ویژه آمریکاییها قرار داده بودند.
4ـ اطلاعاتی که برخی از کارشناسان و جریانهای سیاسی به نوعی منعکس کرده بودند.
افشاء اطلاعات پس از یک دوره 18 ـ 17 ساله و پس از دستیابی ایران به فناوری هستهأی موجب گردید، جمهوری اسلامی ایران رسیدن به این فناوری را رسماً در پاییز 1381 اعلام نماید.
اعلام رسمی دستیابی به فناوری هستهای موجی از تبلیغات علیه کشور را به دنبال داشت و درسال 1382آمریکاییها فشار خود به ایران را افزایش دادند و شورای حکام نیز باصدور قطعنامه شدیداللحن خواستار توقفکلیه فعالیتهای هستهای ایران و همچنین امضای پروتکل الحاقی گردید.
استراتژی آمریکا در مواجه با مسائل هستهای ایران
شناخت رفتار و روش برخورد با فعالیتهای هستهای ایران که عمدتاً توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی شارژسیاسی، تبلیغاتی و حقوقی میگردد، برای مقابله با آن بسیار ضروری است. در مقطع کنونی آمریکاییها دو روش را در برخورد با فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفتهاند.
1ـ ایجاد اجماع جهانی علیه ایران
2ـ تضعیف اقتدار سیاسی و فرهنگی به ویژه با برهم زدن انسجام داخلی کشور
آمریکاییها طی دهه اول انقلاب به دلیل نظام دو قطبی قادر به ایجاد اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی نشدند و پس از فروپاشی بلوک شرق نیز، به دلیل مخالفتهای صرفاً سیاسی و راهانداختن تبلیغات و جنجالهای بدون پشتوانه حقوقی در ایجاد یک اجماع جهانی ناکام گشتند. بنابراین استراتژی کنونی آنان در برخورد با جمهوری اسلامی ایران تبدیل مخالفتهای سیاسی خود، به نظام مخالفتهای حقوقی با تمرکز بر فعالیتهای هستهایایران از طریق آژانس بینالمللی انرژی هستهای میباشد. آمریکاییها تلاش میکنند با بهرهگیری از پروتکل الحاقی و گزارشهای بازرسان که میتواند تحت فشار آنان تنظیم گردد، با ایجاد اجماع در شورای حکام، مقدمات یک برخورد حقوقی سنگین علیه کشورمان را فراهم سازند. پس از اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران در دسترسی به فناوری هستهای و بومی شدن چرخه سوخت، آمریکاییها تلاش گستردهای را برای بردن پرونده هستهای ایران از آژانس به شورای امنیت آغاز کردند. هدف آمریکاییها از این اقدام تحقق پروژه عراقیزه کردن ایران با اعمال تحریمهایی از سوی شورای امنیت سازمان ملل بود.
بوش رئیس جمهور آمریکا برای ایجاد اجماع در میان کشورهای صاحب قدرت دنیا علیه ایران، در حالی که موضوع اجلاس 8 کشور صنعتی در خرداد 1382 چیز دیگری بود، با پروندهای از اسناد و مدارک و تصاویر ماهوارهای در مورد فعالیتهای هستهای ایران وارد جلسه گردید. بوش با این اسناد توانست یکی از محورهای اصلی جلسه را به طرح اتهامات علیه ایران و تمامی اعضاء را تحت تأثیر قرار بدهد. تأثیرپذیری اعضاء شرکت کننده در اجلاس اویان فرانسه در خرداد سال 1382 به گونهای بود که پس از جلسه هریک از اعضاء در مصاحبه باخبرنگاران، موضعگیریهای تندی را علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کردند و رسانههای آمریکایی ـ صهیونیستی به بازتاب گسترده این موضعگیریها پرداختند. فضای اجلاس هشت کشور صنعتی آنچنان علیه جمهوری اسلامی ایران منفی شده بود که پوتین رئیس جمهور روسیه هم که تا این مقطع در برابر فشارهای آمریکا مقاومت میکرد، طی مصاحبهأی اعلام کرد، جمهوری اسلامی ایران باید درهای خود را بر روی بازرسیها باز کند و پروتکل الحاقی را بدون قید و شرط امضاء نماید. پوتین همچنین تداوم همکاری هستهأی با ایران را مشروط به امضاء پروتکل الحاقی کرد. پس از اجلاس اویان فرانسه و تبلیغات سنگین رسانهأی علیه ایران، در اجلاسهای اتحادیه اروپا نیز فعالیتهای هستهأی ایران به یکی از محورهای بحث تبدیل گشت و اروپاییها در اجلاس بروکسلکه در تیرماه 1382 برگزار گردید، با صدور بیانیهأی اعلام کردند، اگر جمهوری اسلامی ایران پروتکل الحاقی را امضاء نکند، در روابط تجاری ـ اقتصادی خود با ایران تجدیدنظر خواهند کرد.
بنابراین آمریکاییها موفق به همراه کردن کشورهای اروپایی با خود در برخورد با فعالیتهای هستهای ایرانشدند و این همگرایی سبب گردید تا شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای در نشست شهریور 1382خود قطعنامه شدیداللحنی را در مورد ایران صادر کند.
دیدگاههای موجود در آمریکا در برخورد با فعالیتهای هستهای ایران
در آمریکا در مجموع دو دیدگاه نسبت به ایران در مورد فعالیتهای هستهای وجود دارد:
1ـ دیدگاه معتقد به برخورد نظامی
2ـ دیدگاه معتقد به برخورد سیاسی و دیپلماتیک
در مورد توقف فعالیتهای هستهای ایران تقریباًمیان جناحهای مختلف آمریکا اتفاقنظر وجود دارد. اما در مورد چگونگی بازداشتن ایران از فعالیت هستهای، عدهای معتقدند که ایران بدون برخورد نظامی و انهدام مراکز هستهای از این موقعیت عقب نشینی نمیکند.
چند روز قبل جان استانتون از کارشناسان امنیت ملی آمریکا گفت: آمریکا و اسراییل برای آمادگی جهت حمله احتمالی به ایران در تدارک ساخت یک پایگاه نظامی در اسرائیل هستند و از طریق این پایگاه کلیه مسائل و موضوعات در باره حمله احتمالی به ایران پیگیری خواهد شد.
رابطه ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای
ایران در سال 1350 معاهده
N P T را امضاء کرده بود و مدت تعهد براساس مفاد معاهده 25 ساله بود. در سال1375 با اتمام دوره تعهد، جمهوری اسلامی ایران آن را امضاء و به تصویب مجلس هم رسید. ایران بخشی از فعالیتهای هستهای خود را با آژانس هماهنگ میکرد، لکن فعالیتهای مربوط به فناوری هستهای و رسیدن به چرخه سوخت اقدامی بود که چنانچه آژانس مطلع میگردید، ایران از رسیدن به آن محروم میشد. براساس ماده سوممعاهده N PT ایران میبایست اطلاعات مربوط به فعالیتهای هستهای خود را در اختیار آژانس قرار میداد.
در اجلاس خرداد ماه سال 1382 دبیرکل آژانس، گزارشی را به هیأت حکام آژانس ارائه نمود که در آن موارد متعددی از نارضایتی وی از وضعیت کنونی هستهای ایران و همکاری با آژانس بیان شده است. در ارزیابی اینگزارش ایران به قصور در انجام تعهدات خود براساس موافقتنامه پادمان متهم شد. در این گزارش عدم اظهار واردات اورانیوم طبیعی در سال 1991، عدم اظهار فرآوری و مصرف اورانیوم طبیعی وارداتی، تولید اورانیوم، عدم اظهار تأسیسات محل دریافت، ذخیره و فرآوری این مواد، قصور در ارائه زمانبندی شده اطلاعات، طراحیدو تأسیسات جدید و همچنین اطلاعات محل انباشت زایدات در اصفهان و اراک از جمله این تخلفات عنوان شدهاست و سرانجام البرادعی الحاق ایران به پروتکل 2+93 به عنوان گامی جهت رفع اشکالات وضع موجود راخواستار شد.
در خرداد 82 فشارهای سنگین آمریکا و نهایتاً اروپا به روندی منتهی شد که شورای حکام آژانس در اجلاس شهریورماه آن قطعنامه شدیداللحن را صادر نماید. براساس این قطعنامه ایران میبایست کلیه فعالیتهای هستهایرا متوقف و پروتکل را بدون قید و شرط امضاء نماید.
مذاکرات ایران و اروپا، راه همکاری با آژانس را باز کرد. ایران پروتکل را امضاء و قبل از تصویب به اجراء گذاشت. گزارش از آثار غنی سازی تا 36 درصد از موضوعات مهم این مقطع بود که ایران آن را ناشی از آلودگی قطعات وارد شده به کشور دانست و مدعی بود که در مبداء این قطعات آلودگی پیدا کرده است. مسئله کشورهایکمک کننده به ایران نیز تبدیل به موضوع مهمی بین ایران و آژانس گردید. اسناد و مدارکی را آمریکاییها رو کردندکه پاکستان از جمله کشورهای کمک کننده به ایران بوده است.
در اجلاس بعدی اروپاییها مانع از صدور قطعنامه شدید علیه ایران شدند.
ایران پس از مذاکرات تهران با هدف بسته شدن پرونده هستهای ایران در خردادماه سال 83، مذاکراتی را با اروپاییها انجام داد که منجر به توافق بروکسل گردید. در این مذاکرات ایران متعهد شد تعلیق غنی سازی را به سایر بخشها از جمله متوقف کردن ساخت سانتریفوژها و فرآوری اورانیوم و... تعمیم دهد و در عوض اروپاییها متعهد شدند در اجلاس خرداد 83 پرونده ایران را در آژانس ببندند.
اروپاییها به تعهد خود نه تنها عمل نکردند، بلکه با تنظیم قطعنامهای آمرانه از ایران خواستند که فعالیتهایهستهای خود ازجمله، پروژه فرآوری اورانیوم در اصفهان و پروژه آب سنگین اراک را متوقف نماید. هرچند این قطعنامه در شورای حکام با پیگیریهای ایران و گروه غیرمتعهدها تعدیل شد، لکن باز ایران متهم به قصور در ارائه اطلاعات گردید.
به دنبال این برخورد اروپاییها و آژانس، ایران بحث آغاز ساخت قطعات سانتریفوژها را مطرح و اکنون مسئلهاصلی آغاز مجدد غنی سازی اورانیوم میباشد. موضع قاطع مسئولان ایرانی برای از سرگیری غنی سازی اورانیوم، واکنشهای متعددی را به دنبال داشته است. آمریکاییها و اروپاییها مجدد خواستار مذاکره با ایران شدهاند. ایران جواب رد به درخواست آمریکا داده، لکن توافقاتی مبنی بر ادامه مذاکرات بین مقامات ایرانی و کشورهای اروپایی به عمل آمده است.